۰

معرفی بالین فرمانروای موریا در سرزمین میانه ( دورف)

فرمانروای موریا

فرمان روای موریا

بالین یکی از دورف های بلند مرتبه گروه تورین و شرکا بود. و به همراه تورین سپر بلوط برای باز پس گیری تنها کوه از اسماگ عازم سفر شد. بالین به همان مقدار که شجاع بود، قلبی رئوف نیز داشت و بسیار به بیلبو بگینز علاقه مند بود. بعد از پویش اره‌بور، بالین گروهی را به قلمرو باستانی خزد-دوم برد و آنجا را دوباره به مکانی مسکونی تبدیل کردند اما سرانجام ناخوشایندی نصیبشان شد.

بالین پسر فوندین در سال ۲۷۶۳ دوران سوم به دنیا آمد. او برادر بزرگتر دوالین بود. آنها از نسل دورین بودند. بالین در کودکی در تنها کوه زندگی می کرد. وقتی اسماگ در سال ۲۷۷۰ به کوه حمله کرد، بالین به همراه تورین سپربلوط بیرون از کوه بود و با هم فرار کردند. پدر بالین در نبرد آزانول‌بیزار در سال ۲۷۹۹ کشته شد. از آن پس بالین به همراه تراین و تورین سرگردان بود تا اینکه در کوهستان آبی ساکن شدند.

فرمانروای موریا

در ۲۸۴۱ بالین و دوالین همراه تراین برای پس گرفتن تنها کوه از اسماگ رهسپار شدند اما توسط خادمان سائرون که به دنبال یکی از حلقه‌های دورف ها که در اختیار تراین بود می گشتند، تعقیب شدند. شبی در سال ۲۸۴۵ که آنها در حاشیه سیاه بیشه چادر زده بودند تراین اسیر شد و او را به دول گولدور بردند. بالین و دوالین و بقیه دورف ها به دنبال او گشتند اما او را نیافتند.
در سال ۲۹۴۱ بالین بار دیگر برای پس گرفتن تنها کوه به عنوان یکی از سیزده دورف گروه تورین و شرکا عازم سفر شد. بالین دومین دورفی بود که به بگ‌اند رسید. قبل از او برادرش دوالین رسیده بود و او از میزبانشان، بیلبو بگینز، تقاضای آبجو کرد. باشلق بالین قرمز بود و ویولون میزد.

بالین در بیرون از «اژدهای سبز» در بای واتر منتظر هابیت مانده بود تا قبل از حرکت دورف ها به آنها ملحق شود. بالین معمولا پیشگام بود و او اولین کسی بود که محل اتراق ترول ها را دید و نیز اولین کسی بود که بعد از گرفتار شدن بیلبو به کمک او رفت.
بالین زمانی که دورفها بدون بیلبو از غار گابلین ها در کوهستان مه آلود خارج شدند پیشرو گروه بود. بیلبو به کمک حلقه از کنار بالین عبور کرد، قبل از آن کسی نتوانسته بود بدون اینکه بالین متوجه شود از کنار او عبور کند و بالین به نشانه احترام کلاه از سر برداشت. وقتی که گروه به دست عنکبوت های غول پیکر اسیر شدند بالین به نقشه فرار بیلبو کمک کرد و با سنگ به عنکبوت ها حمله کرد در حالی که بیلبوی نامرئی آنها را به مبارزه دعوت میکرد. بعد از آن بود که بالین متوجه شد بیلبو به کمک حلقه توانسته بود از کنار او عبور کند!
وقتی تورین به دست الف ها اسیر شد و سایر دورف ها به پیشگاه تراندویل برده شدند، بالین به عنوان بزرگ تر از طرف گروه سخن گفت اما آنها را به زندان انداختند. در طول فرار زمانی که بیلبو دورف ها را در بشکه ها قرار میداد، بالین نگهبان بود.

در تنها کوه، بالین بخشی از مسیر تونل به سمت اسماگ را به همراه بیلبو طی کرد، زیرا به هابیت علاقه مند شده بود. او در بازگشت هابیت را به سمت بالا حمل کرد. بعد از بازگشت هابیت از دومین ملاقات با اسماگ، بیلبو نگران بود که شاید زیاد از حد با اژدها سخن گفته باشد اما بالین او را آرام کرد.
بعد از رفتن اسماگ بالین و تورین گنجینه های ساخته شده در تنها کوه را به یاد آوردند. بالین پیشنهاد داد که به برج دیده بانی تپه زاغ بروند و در آنجا با روآک ملاقات کردند و متوجه شدند که اسماگ مرده است و ارتش مشترک انسان ها و الف ها در حرکت هستند.
بعد از نبرد پنج سپاه، بالین در تنها کوه مستقر شد. در سال ۲۹۴۹ بالین به همراه گندالف به ملاقات بیلبو در شایر رفتند.
در سال ۲۹۸۹ بالین بی قرار شد. او تصمیم گرفت با یک گروه اکتشافی به موریا برود، جایی که قبل از اینکه به تاریکی فرو برود قلمرو مستحکم خزد-دوم بود. بالین امیدوار بود که در آنجا میتریل و نیز هفتمین حلقه دورف ها که مدت ها پیش مفقود شده بود را پیدا کند. اوری و اوین نیز به همراه چندین دورف دیگر با او همراه شدند.
وقتی به دره دیمریل رسیدند، بالین و دورف ها متوجه اورک هایی که در دروازه شرقی موریا نگهبانی میدادند شدند. آنها بسیاری از اورک ها را کشتند و در تالار بیست و یکم موریا ساکن شدند. بالین تخت پادشاهی را در تالار «مزربول» نهاد و شاه موریا نامیده شد. دورف ها میتریل را پیدا کردند اما بیشتر از ۵ سال دوام نیاوردند. بالروگی که در اعماق موریا بود حضور آنها را حس کرد و به بالا آمد.
در دهم نوامبر سال ۲۹۹۴ دوران سوم بالین به دیمریل رفت تا به دریاچه «خلد-زارام» بنگرد اما به وسیله اورکی کشته شد. او را در تالار مزربول دفن کردند. دورفها توسط اورکها محاصره شدند و نگهبان دریاچه دروازه غربی موریا را مسدود کرد. تمام دورفهای گروه بالین کشته شدند.

فرمانروای موریا

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

عرفان سعید زنوزی

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *