۲

گوندولین شهری است مخفی در شمال بلریاند سرزمین میانه

وندولین شهری است مخفی در شمال بلریاند و محصور بین کوه ها که توسط تورگون، پسر فینگولفین و نوه ی فینوه، بنا نهاده شد. این شهر به توصیه ی اولموی والا ساخته شده بود و اولمو در خواب تورگون، دره ی توملادان را به او نشان داد. در میانه ی دره، تپه ی شیب داری بود به نام آمون گوارت (تپه ی دیدبانی). آنجا بود که تورگون تصمیم گرفت شهری را با الگو برداری از تیریون، سرزمین نولدور در والینور، بنا کند و پس از مخفیانه ساختن شهر، مردمش را به آنجا انتقال داد. گوندولین

این شهر برای سکونت الف ها به کار می رفت. می توان گفت گوندولین نیرومندترین شهر الف های سززمین میانه در دوران اول بود و به دلیل دیوارهای مستحکمش هم معروف بود. شهر از هر طرف با دیوارهای بلند محصور شده بود و در قسمت جنوب غربی تونلی با راه پنهان وجود داشت. این راه با هفت دروازه محافظت می شد و هر دروازه دائما تحت نظر بود. دروازه ها به ترتیب از چوب، سنگ، برنز، آهن، نقره، طلا و فولاد بودند. هفت دروازه ی روی تپه ی شهر میناس تریت هم تکرار همین دفاع لایه لایه هستند.

هیچ کس لز نژادی غیر از الف حق وارد شدن به شهر را نداشت و علاوه بر این حتی الف ها هم نمی توانستند بدون اجازه وارد شهر یا از آن خارج شوند. در صورتی که خارج می شدند هم نباید به هیچکس راه را نشان می دادند.

ما در تمام این موارد اشخاصی بودند که تورگون برایشان استثنا قائل شد.
گوندولین دوازده خاندان داشت و یازده فرمانروا که تورگون فرمانروای فرمانروایان و شاه ده فرمانروای دیگر بود. سپاه گوندولین اگر چه قوی بود اما فقط در جنگ نیرنائت آرنوئدیاد شرکت کرد. مردمان گوندولین سلاحان بی نظیری مانند اورک ریست، گلامدرینگ و استینگ ساخته بودند که در دوران سوم پیدا شدند.

این شهر آخرین شهری بود که در برابر مورگوت ایستادگی کرد اما سرانجام مورگوت با شکنجه ی مائگلین، خواهر زاده ی تورگون و از فرمانروایان شهر، او را وادار به خیانت کرد و مکان گوندولین را فهمید. او ارتشش را که مشتمل بر اورک ها، اژدهایان و بالروگ ها بود به شهر فرستاد و تورگون که برخلاف دستور اخیر اولمو شهر را تخلیه نکرده بود، شاهد نابودی و سقوط شهر مستحکم ۴۰۰ ساله اش شد. باقیمانده ی مردم گوندولین به فرماندهی تور پسر هور از شهر گریختند و به کیردان پناه بردند و شهر گوندولین با توجه به نابودی بلریاند دیگر هرگز بازسازی و دیده نشد.

منبع : فرهنگنامه آردا

 

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

عرفان سعید زنوزی

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. hamed گفت:

    کتابشم هست؟