نقد فیلم The quiet man 1952 ساخته جان فورد
نقد فیلم The quiet man 1952 ساخته جان فورد
مرد آرام ساختهای دیگر از جان فورد است. فیلمی سرشار از احساس و طراوت که مخاطب خود را غرق در آداب و رسوم زیبا و ساده مردمان دهکده میکند. کارگردان به خوبی فرم فیلم را ایجاد و در لباس تکنیک های ساده اما ظریف پوشانده است .
مرد آرام سعی در فهماندن مطلب پیچیده ای ندارد بلکه مقصود ایجاد درک سادگی و در عین حال با اهمیت بودن آداب رسوم است که این امر با فضایی صمیمی و دلنشین و به دور از بیهوده گویی محقق گشته است.
فورد برای ساخت این فیلم از موقعیت همیشگی خود و بیابان ها و صحرا های آمریکا به طبیعت سرسبز و خوش آب و هوا قدم گذاشته است؛ اما این باعث نشده که مرد آرام مانند دیگر فیلم های فورد موفق نشود بلکه فورد نشان داد توانایی ساخت چنین فیلم متفاوتی نسبت به دیگر ساخته هایش را دارد. نکته قابل توجه دیگر مرد آرام این است که داستان به حدی ساده و روان است که شاید در ابتدا با خواندن فیلمنامه بعید بنظر برسد که فیلمی به اصطلاح نان و آب دار باشد؛ اما فورد به طریقی فیلم را ساخته که مخاطب احساس نمیکند که در حال تماشای فیلم است بلکه خود را در روح و تن بازیگران تجسم میکند.
داستان فیلم درباره مردی میانسال است که به روستای ایام بچگی خود برگشسته است و در رویای مستقر شدن در همان خانه ابا اجدادی خود میباشد. شان«جان وین»در بدو ورود به روستا دل باختهی مری کیت«موهین اوهارا» میشود. برادر مری کیت ، ویل داناهر « ویکتور مک لاگلن» آدمی تندخو و زبان نفهم است و از آنجا که طبق آداب و رسوم ایرلندی، برادر بزرگتر باید اجازه ازدواج خواهرش را بدهد و چون شان زمینی که ویل خواستار خرید آن را داشته ، از چنگ او درآورده است، با ازدواج خواهرش مخالفت میکند.اهالی روستا که طی مدت زمان اقامت «شان»در اینیسفری به او علاقهمند شدهاند، در توطئهای دستهجمعی امکان ازدواج «شان» با «مری کیت» را فراهم میکنند.
ویل در شب عروسی خواهرش متوجه این توطئه میشود و موجب بههم خوردن مراسم عروسی میشود و همین اتفاق باعث میشود که مری کیت نتواند جهیزیهاش را ببرد؛ گرچه فردای همان شب، دوستان و اطرافیان، اثاثیهی مری را برایش میآورند اما ویل ۳۵۰ پوند حقِ مری کیت را نگه میدارد. او چندان دلِ خوشی از رودررو شدن با ویل بهخاطر پس گرفتن پولهای همسرش ندارد زیرا باید در مسابقهای شرکت کند که در خاطرات خود بیاد دارد که در چنین مسابقهای کسی را کشته است ولی وقتی مری کیت او را ترسو خطاب میکند و صبح روز بعد به ایستگاه قطار میرود تا اینیسفری را ترک کند، برای شان چارهای بهجز رویارویی با ویل باقی نمیماند.
شان با خشونتی که مرد آرام را به مرد خشمگین تبدیل کرده، در تمام طول راهِ ایستگاه تا مزرعهی ویل، مری کیت را افتانوُخیزان و به اجبار دنبال خودش میکشاند. در طول مسیر، مردم اینیسفری شان و مری کیت را همراهی میکنندو بهتدریج همراهشان میشوند و روی بردوُباخت ویل یا شان شروع به شرطبندی میکنند.دعوای ویل داناهر و شان تورنتُن، هیجانی بی سابقه در دل اهالی روستا ایجاد میکند.در پایان، درگیری شان و ویل و زد و خورد اهالی روستا که طنز جالبی در خود دارد به اتمام رسیده و شان و ویل به صرف شام سهنفرهی دلنشین که مری کیت تدارک دیده به خانه برمیگردند تا ماجرا به خوبی و خوشی ختم به خیر شود.
از نظر تکنیک، مرد آرام حرف زیادی برای گفتن دارد . دوربین به بهترین نحو مخاطب را درگیر مسائل فیلم میکند. حرکات دوربین به حدی حرفهای است که مخاطب متوجه وجود آن نمیشود و در کنار آن قاب بندی های زیبا و منحصر بفردی که فورد در اندیشه آن بوده، مرد آرام را به نمایشی از نقاشی های دوران کلاسیک درباره طبیعت تبدیل کرده است. کسب جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری توسط «وینتون سی هاچ» دلالت بر این امر دارد.
موسیقی فیلم حس آرامش را درکنار نشاط به خوبیتلفیق میکند. استفاده درست و بجای موسیقی نقطه قوت مردم آرام است. موسیقی این فیلم وظیفه ایجاد طرب و شادی را دارد اما خود را با حال و هوای هر سکانس تطبیق داده و بارها شاهد این امر بودهایم. در سکانسی که شان و ویل در کافه رو در روی همدیگر هستند، موسیقی توسطِ یکی از افرادِ حاضر در کافه نواخته میشود. موسیقی جریان دارد تا اینکه شان در جواب ویل میگوید : «دروغه» موسیقی به ناگاه قطع میشود و این تکنیک به اثر گذاری آن سکانس افزوده است.
فورد در میزانسن بار دیگر هنر خود را به نمایش گذاشته است که منجر به گرفتن قاب های زیبا شده و طبیعت فیلم را به زیباترین نحو به نمایش گذاشته است.وقتی که شان در ابتدای ورود به اینیسفری مری کیت را میبیند، شاهد میزانسن های متعدد و تاثیر گذاری هستیم. زمانی که از دید شان به مری کیتی که در وسط قاب، میان چمنزارهای روستا درحال دویدن نگاه میکنیم،اهمیت میزانسن به خوبی درک میشود.
قابی که فورد بعد از نمایش مری کیت از شان میگیرد،آن هم وقتی که بین چهار درخت محاصره شده، زیبایی و درستی میزانسن را به دیدگان مخاطب هدیه میکند.
در تدوین و دکوپاژ،کار به خوبی پیش رفته و فیلم را به گونهای استخراج کرده که هماهنگی کات ها و نماها هیچگونه خدشهای به پیکرِ مرد آرام وارد نکند. اهمیت تدوین در مرد آرام در دو سکانس اهمیت بیشتری را دارد؛در سکانس اول که شان با دیدن مری کیت عاشق او میشود؛کات ها و دکوپاژ لانگ شات هایی مشخصه فورد است رخ مینماید و در سکانس پایانی که مردم و اهالی روستا در کنار شان و ویل درحال منازعه هستند،تدوین به خوبی انجام شده است.
مرد آرام چنان از لحاظ زیباشناختی عمیق و درعین حال ساده است که کارگردان وادار میشود آشنایی مقدماتی را برای مخاطب فراهم کند. طنز بکار رفته در فیلم ، پذیرش خودمانی بودن مرد آرام را کامل میکند و مخاطب را همچون عضوی از آن دهکده ،شریکِ در پستی و بلندی های آداب و رسوم میداند. مرد آرام کاندیدای ۷ جایزهی اسکار، از جمله بهترین فیلم بود و از آن دسته فیلم های کلاسیکی بود که با دیدن آن حال مخاطب را دگرگون میکند و در نهایت آقای فورد، چهارمین و آخرین اسکار کارگردانیاش را مارس ۱۹۵۳ برای مرد آرام گرفت.
نظرات کاربران