۰

جایگاه اسطوره ای مار در گذر تاریخ تمدن.

جایگاه اسطوره ای مار در گذر تاریخ تمدن.

جایگاه اسطوره ای مار مار بذاته

اگر بگوییم از ابتدایی ترین نقطه ثبت تاریخ تمدن و فرهنگ ملل مختلف هیچ موجود زنده ای به اندازه “مار” برای تمامی تمدن ها جالب و مورد توجه نبوده است، حقیقتی محض را بیان کرده ایم.

مار بذاته جانوری جذاب و کاریزماتیک است. با توجه به تفاوت ظاهری و فرم خاص چهره و بدنش همواره این موجود مرتبط با “خدایان” یا دست کم “نیروهای آسترال” دانسته شده. بعضا خود به تنهایی شیطانی قدرتمند است و اگر اینگونه نباشد حتما در جایگاه نمایندگی از سوی این‌ دو جبهه قرار دارد.

از جنبه دیگر باید به این توجه داشته باشیم که خاستگاه موجود جهان شمولی به نام “اژدها” همین مار دنیوی و در دسترس است. ماری که به تخیل اصحاب تمدن می بایست بسیار عظیم الجثه و قوی باشد و بعضا دارای بال و قدرت پرواز و یا دست و پا و پنجه های تیز که حتی بیشتر به هیبت یک “دایناسور” پرنده ظاهر میشود تا یک مار غول پیکر! اما اغلب نژاد اژدهایان تاریخی واضحا همان مارهای برجسته و قدرتمند هستند.

جایگاه اسطوره ای مار مار بذاته

اگر یک بررسی دقیق را از ابتدای تفکر اسطوره ای تاریخ تمدن آغاز کنیم و در آن به جست و جوی عنصر “مار” بپردازیم، می بایست به تمدن هایی چون مصر و سومر مراجعه نماییم.

برای تمدن مصر باستان، مار دقیقا در یکی از دو کفه موازنه اصلی قدرت قرار میگیرد. چرا که اهریمن اصل و یگانه که هر روز در مقابل رع، خدای خدایان و مظهر روشنی، قد علم میکند و حتی موقتا پیروز نیز میشود، یک مار کیهانی است که اندازه و هیبتش شاید از توانایی تفکر انسانی خارج باشد. آپپ یا به لفظ تاریخ نگاران یونانی آپوفیس منفورترین ضد خدا و ذات تاریکی برای مردم مصر بود که بردن نامش لرزه بر اندام آنان می انداخت. اما جالب این است که نقش آفرینی مار برای مصریان در این نقطه پایان نمی یابد. در دوران متعالی اتحاد مصر علیا و سفلی شخصیت “کبری” به شکل یک خدابانوی محافظ و محبوب ظهور میکند که ودجت نام میگیرد. در نگاره ها همواره او را همچون یک کبری چمبره زده به دور تاج خورشیدی رع میبینیم. در این جایگاه مقام مار بر خلاف آپپ بسیار ستوده و نیک شمرده می شود. چرا که از میان تمام مخلوقات کائنات تنها او بود که اجازه یافت تا بر تاج رع جلوس کند. اما تفکر شوم نسبت به مار باز هم در عرصه افسانه های مصری کاملا رنگ نمی بازد و هر از چندی خود را نمایان میکند. مثلا شاهدیم که خدابانو ایسیس با جمع آوری زهر یک افعی و خوراندن آن به رع او را از هوشیاری خارج کرده و قدرت “جادو” را از وی می دزدد.

کمی شرقی تر از تمدن مصر، در گهواره تمدن میانرودان، جایگاه مار به صورت موازی و همزمان برای مردم تمدن سومر پررنگ می شود. در اینجا نیز همانند تمدن مصر کفه ای از تقابل دوطرفه ابتدایی آفرینش را یک مار می یابیم. تیامات مادرخدای اقیانوس شور تاریک و ازلی به هیبت یک مار کیهانی چند سر ظهور میکند و در اسطوره آنوما_الیش کاملا نقل میگردد که با چه کیفیتی خدایان بر وی فائق آمده و جهان را از بدنش خلق میکنند. در ادامه مسیر، مار برای تقریبا تمامی تمدنهای میانرودان و خاور میانه به شکل یک دیتی موکل بر “باروری” و “زایش” ظهور می نماید. چنانکه خدای باروری سومر باستان (نینگیزیدا) دقیقا به هیبت یک مار یا انسانی با بدن مار نقش شده.

جایگاه اسطوره ای مار مار بذاته
جایگاه اسطوره ای مار مار بذاته

در دوران متاخر تر مار در جایگاه نمایندگی بسیاری از خدایان بزرگ تمدنهایی چون بابل و اکد جایگاه یافته است. برای مثال دیتی محافظ دنیای مردگان و وزیر خدابانو ارشکیگال یک افعی به نام نینازو است. در اسطوره گیلگمش نیز شاهدیم که چگونه در پایان روایت، مار به عنوان رقیب قهرمان اصلی داستان، عنصر جاودانگی را از گیلگمش می رباید و متعالی می شود. در کل باید بدانیم که مار برای تمدنهای بسیار باستانی خاور میانه از سه وجه اهمیت می یابد. ابتدا نقش “آفرینش و زایش” سپس جایگاه “محافظت و پاترونیتی” و سوم نقش توکل بر مفهوم “دانش و طب”. در هنر سومری و بابلی شاهدیم که نبو خدای دانش و کتابت اغلب به همراه یک مار نقش میشود یا حتی بعضا خود نیز با بدنی مارگونه به تصویر در می آید. همچنین برای تمامی تمدنهای ایرانی پیش آریایی و قبل از ظهور زرتشتیت، خصوصا برای تمدنهای عیلام و کاسی همین سه وجه نقش آفرینی برای مار به شکل دیتی های متعدد مطرح است. شاهد این ادعا را در آثار به جای مانده از تمدن کاسی در لرستان یا تپه سیلک و شهر سوخته میتوان یافت که چگونه مارها به شکل خدایان محافظ شهرها و پادشاهی ها یا در نقش توکل بر باروری نقش شده اند.

 

برچسب‌ها:

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

عرفان سعید زنوزی

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *