ایده داستان witcher در آغاز چگونه شکل گرفت؟
ایده داستان witcher در آغاز چگونه شکل گرفت؟
آغاز افسانهی گرالت ریویایی به سال ۱۹۸۶ باز میگردد، آن زمان آندره سپکووسکی نخستین داستان کوتاهش را در مجلهی ادبی فانتاستیکا منتشر کرد. با ما همراه باشید تا از سرگذشت این افسانه و نویسندهاش بدانید.
در دههی هشتاد میلادی، آندره بهعنوان فروشندهی یک شرکت برونمرزی مشغول به کار بود. در همان زمان بود که با ترجمهی آثار علمی-تخیلی کارهای ادبی خودش را آغاز کرد. یکی از سرگرمیهای مورد علاقهاش خواندن داستانهای فانتزی بوده، و راجر زلانزی نگارندهی تاریخچهی امبر از نویسندگان محبوبش است.
بنابراین، در سال ۱۹۸۶ تصمیم گرفت تا در مسابقهای شرکت کند که مجلهی علمی-تخیلی فانتاستیکا برگزار کرده بود. بعدها سپکووسکی در مصاحبهای گفت که به اصرار پسرش که از طرفداران پروپاقرص این مجله بود، در این مسابقه شرکت کرد. اما یکی از مشکلاتی که سپکووسکی با مسابقهی این مجله داشت، محدود بودن داستان به ۳۰ صفحه بود. به عقیدهی آندره، این کار دشوار بود چون متنی بیشتر از سی صفحه نوشته بود؛ این ساختاری که برای داستانهای کلاسیک فانتزی در نظر گرفته بودند، برایش عجیب و نامعمول مینمود.
بههرحال، با الهامگرفتن از افسانهی لهستانی «پینهدوز و اژدهای وَوِل»، دست به قلم برد تا چنین داستانهایی را فراتر از افسانه بازگو کند. آندره با خود اندیشید که شکستخوردن اژدها از یک پینهدوز ساده دور از واقعیت است چون حتی شوالیهها و سربازهای این داستان از اژدها شکست خورده بودند. در مقاله بعدی این داستان را بیشتر توضیح میدهیم.
بنابراین، آندره به پدید آوردن دنیایی اندیشید که هیولاهایی مانند اژدهایان داشته باشد و افراد ویژهای با شکار این هیولاها گذران زندگی میکنند. اینطور شد که ساختار حماسه ویچر شکل گرفت و مشغول به نگارش داستان کوتاه «Wiedzmin» شد. این داستان کوتاه دربارهی ویچری به نام گرالت است که به کاخ قدیمی شاه فولتست میرود تا با استریگا بجنگد.
داستان کوتاه آندره جایزه نفر سوم مسابقه را برد. این داستان هم از دیدگاه خوانندگان و هم از دید منتقدان بسیار موفق بود و با داستانهای دیگری از ویچر در مجلهی فانتاستیکا ادامه یافت. سپس در سال ۱۹۹۰، مجموعه داستانهای کوتاه ویچر به صورت کتاب منتشر شد.
نظرات کاربران