۰

نقد فیلم The Pursuit of Happyness

نقد فیلم The Pursuit of Happyness

نقد فیلم The Pursuit of Happyness

مهمترین نکته ای که شاید خیلی ها به آن دقت نکرده باشند را در عنوان فیلم The Pursuit of Happyness (در جستجوی خوشبختی) میتوان یافت. آیا تا به حال دقت کرده اید که نام فیلم یعنی The Pursuit of Happynessغلط املایی دارد؟ اما نکته اینجاست که این غلط یک اشتباه نبوده بلکه کاملا تعمدی و با منظور در فیلم گنجانده شده است. همانطور که می بینیم املا خوشبختی Happyness نوشته شده است در حالی که املا صحیح آن Happiness است. فیلم با زبان بی زبانی میخواهد به ما بگوید که خوشحالی و خوشبختی قائده یا شکل مشخص شده ای ندارد بلکه انسان در هر شکل، فرم یا شرایطی میتواند خوشبخت باشد.

فیلم با غلط نوشتن کلمه خوشبختی، اشاره به برداشت متفاوت هر انسان از حال خوب و خوشبختی دارد. اگر چه این فیلم در واقع بیوگرافی یک شخصیت حقیقی با نام کریس گاردن است اما نویسنده فیلم پایش را فراتر از بازگو کردن زندگی یک میلیونر آمریکایی گذاشته است و تصمیم گرفته نگاهی بر یکی از مهمترین و ارزشمندترین خواسته های بشریت یعنی رضایت و خوشبختی داشته باشد. همین دلیل است که این فیلم را از دیگر فیلم های هم ژانر خودش متفاوت تر و دلنشین تر کرده است.

فیلم The Pursuit of Happyness

فیلم The Pursuit of Happyness تاکید زیادی بر تلاش و پافشاری برای رسیدن به خوشبختی داشته است. به قدری این مسئله برای سازندگان مهم بوده که فیلم بعد از میلیونر شدن کریس را نشان نمیدهد چرا که هدف داستان پررنگ کردن مسیر رسیدن به خوشبختی بوده نه مقصد. این فیلم برای تمام باورهاست. انسان هایی که نقش خدا را در زندگی شان پر رنگ می بیند (سرود مذهبی در کلیسا و داستانی که فرزند برای پدرش تعریف میکند) و یا انسان هایی که فقط متکی به تلاش خود هستند. فیلم همچنین گریزی به نقد اجتماعی و سیاسی می زند. برای مثال در پاره ای از سکانس ها، طعنه فیلم به عدم تعادل اقتصاد امریکا یا نژادپرستی علیه سیاه پوستان آمریکایی، کاملا مشهود است.

کریس یک خانواده متشکل از همسر و یک کودک دارد. همسری که خیلی زود از قطار خوشبختی کریس پیاده می شود و مسیرش را از او جدا میکند. این فیلم شاید آنچنان نماد گرا نباشد اما چند نماد مهم است که نمیتوان ساده از کنارشان عبور کرد. مثلا دلیل نشان دادن پیاپی اتوبوس در فیلم تاکید بر سفری است که کریس در حال پیمودنش است. سفری مملو از تجربه و درس آموزی. مسیری که ذره ذره کریس را به مقصد یعنی خوشبختی نزدیک میکند.

و یا دستگاه نمایشگر تراکم استخوان که کریس همواره آن را همه جا با خود حمل میکند در فیلم اشاره به فشار و بار مسئولیت کریس دارد. باری که فشارش همیشه روی دوش اوست. و روبیکی که استعاره از چالش ذهنی او برای حل مشکلاتش است. این نمادها به خوبی توانسته اند بیننده را با شخصیت فیلم همسو کنند

فیلم The Pursuit of Happyness

یکی از دردناک ترین سکانس های فیلم The Pursuit of Happyness (در جستجوی خوشبختی) قسمتی است که کریس به خاطر بی پولی مجبور است با فرزندش در دستشویی مترو بخوابد. آن صحنه اگر چه غم زیادی به مخاطب القا کند اما به ما مسیر پر فراز و نشیب خوشبختی را نشان می دهد. مسیری که به راستی هرکسی از پس آن بر نخواهد آمد و این حقیقت زندگی است. سکانس قبل از آن که کریس مجبور است کودک درونش را برای پرت کردن حواس فرزندش از واقعیت خودش بیدار میکند و یک سناریو برای آن لحظات خلق کند نیز اشاره به تلاش های او برای گذراندن این چالش هاست. همه این صحنه ها یادآور این نکته است که اگرچه خوشبختی حق هر انسان است اما گرفتن این حق کار ساده ای نیست.

اگر دقت کرده باشید موسیقی متن و زمینه کاملا با جریان فیلم متناقض است. فیلم روندی غم آلود دارد اما موسیقی تمی شاد و هیجانی. یکی از اهداف مهم موسیقی متن کنترل احساس و روحيه مخاطب در طول فیلم است. متناقض بودن موسیقی و جریان فیلم به این منظور است که بیننده حس خوب و مطلوبی را در کنار تمام این اتفاقات و تنش های فیلم تجربه کند. در واقع موسیقی، تلخی داستان را کاهش میدهد و امید را در بیننده زنده نگه میدارد.

یکی از ظریف ترین نکاتی که باید به آن در فیلم توجه کرد رفتار تربیتی کریس با پسرش هست. اگرچه کریس بعضا از کوره در میرود و خسته میشود (یکی از نکات مثبت فیلم اغراق آمیز نبودن آن است) اما با صبر و حوصله و البته اعتماد به نفس بالایش رابطه اش با فرزندش را کنترل میکند. او به فرزندش دروغ نمیگوید بلکه حقیقت را طوری جلوه میدهد که برای کودکش مطلوب و دلنشین شود. در سکانس های آخر کودک به پدرش میگوید “پس کی به غار برمیگردیم “؟ همه میدانیم که منظور کودک از غار همان دستشویی مترو است. و این نشان میدهد که کریس با چه ظرافتی حقیقت تلخ آن لحظه را به تصویری ماندگار در ذهن فرزندش تبدیل کرده است.

فیلم The Pursuit of Happyness (در جستجوی خوشبختی) شاید فیلمی نباشد که منتقدین و خاص پسندان سینما را راضی کند اما به جرات میتوان گفت که اگر کسی این فیلم را بفهمد و پیام آن را به درستی درک کند، پاسخ یکی از اساسی ترین سوالاتش را گرفته. اگرچه با توجه به داستان و روایت فیلم و همچنین ترجمه صحیح کلمه Pursuit، بهتر است نام فیلم را به جای «در جستجوی خوشبختی» به «در تعقیب خوشبختی» تغییر دهیم چرا که کریس به ما یاد داد خوشبختی گم نشده است که بخواهیم پیدایش کنیم بلکه کنار ماست فقط باید تعقیبش کنیم.

کارگردان: Gabriele Muccino

نویسنده: Steve Conrad

بازیگران: Will Smith, Jaden Smith, Thandiwe Newton

خلاصه داستان: در جستجوی خوشبختی یا در جستجوی شادمانی، فیلمی درام و زندگینامه‌ای به کارگردانی گابریل موچینو است. داستان فیلم بر اساس بی‌خانمانی حدوداً یک‌سالهٔ کریس گاردنر است که ویل اسمیت نقش وی را بازی می‌کند. اوایل دهه ۱۹۸۰. «کریس گاردنر» به سرش می زند تا کاری را در بورس نیویورک امتحان کند که در آن جا فقط یکی در بین بیست نفر می تواند روی داشتن شغلی تمام وقت با دستمزدی خوب حساب کند. حتی وقتی همسرش به خاطر این انتخاب او را ترک می کند و اوضاع بدتر و بدتر می شود کریس به اتفاق پسرش دو دستی به رؤیایش می چسبد.

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

عرفان سعید زنوزی

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *