۰

نکات آموزنده جوکر و شوالیه تاریکی کریستوفر نولان

شوالیه تاریکی

نکات آموزنده جوکر و شوالیه تاریکی کریستوفر نولان

بحث روان شناسانه فیلم بخش اعظمی اش در مورد جوکر هست و دیالوگ های بی نظیری که در هر سکانس بر زبان می آورد…دیالوگ هایی که آدم میتواند با کل وجودش درکشان کند!!! بازی جوکر بی اندازه خوب هست یعنی اگر یک کوبریک یا هیچکاک فن خیلی خراب هم باشی باز زبانت رو برای تحسین این فیلم به کار میگیری…
در تمام فیلم جوکر نقش استاد و معلم بتمن را بازی میکند مثل آن سکانس بازجویی در اداره پلیس که قرار بود بتمن آنجا سوال پرس و اقرار گیرنده باشد ولی دیالوگ های جوکر حکمرانی میکند….
و برخی جاها نیز مثل یک استاد دانش آموزش را تحقیر میکند مثل آن سکانسی که جای ریچل و هاروی را برعکس گفته و به بتمن ثابت میکند که او نمیتواند خیر قابل اعتمادی باشد چه برسد به خیر مطلق بودن … جوکر با سوزاندن آن همه پول بی زبان به سطح بالاتری از شر بودن میرسد و به ما میفهماند درک کردنش به همان اندازه تصور قیافه بدون گریمش سخت است…
جوکر یک پرفسور روان شناسی است..
کله پا کردن شوالیه سفید شهر یعنی هاروی دنت گویای این مساله است …
در واقع جوکر هیچوقت قصد کشتن
مهم ترین رقبایش در لباس خیر را نداشته
او نخواست هاروی را بکشد چرا که میخواست خود هاروی باعث نابودیش شود … و یا گوردون را نکشت ولی او را در معرض مرگ قرار داد(با مات کردن هاروی)اما قضیه در مورد بتمن متفاوت است جوکر هیچ وقت نمیخواهد بتمن را بکشد چرا که بدون او کاری نمیتواند بکند…

جوکر مامور هرج و مرج است و اگر بتمنی نباشد دیگر نظم و آرامشی هم نیست که جوکر بخواهد آن را به هرج و مرج و بی نظمی بدل کند…
در واقع جوکر وقتی خود را ظاهر میکند که رگه هایی از آرامش نظم و عدالت را در جامعه میبیند…
جوکر واقعا کیست؟!
پدر و مادرش چه کسی است؟!
چه زندگی ای داشته؟!
هیچی…!!!
در واقع ما هیچی از گذشته جوکر نمیدانیم و همین شخصیت جوکر را برایمان مخوف تر و جذاب تر کرده…
جوکر فقط یه پیکر زنده با یک اسم مستعار خفن است ولی به معنای واقعی کلمه دیوانه تان میکند…در واقع جوکر تا لحظه ای که مردم کشتی ها را منفجر نمیکنند غیر قابل درک است اما همان جا که برای اولین بار خنده از روی لبانش محو میشود میتوانیم درکش کنیم جوکر در جهنم خودش تنهاست و عذاب میکشد.. میخواهد اینبار به خودش ثابت کند که در شر بودن بی رقیب نیست اما بتمن اینبار با دیالوگ.. میخواستی چی رو نشون بدی؟! این که ذات همه به زشتی خودته؟!! برای چند ثانیه ای هم که شده بر جوکر غلبه میکند.. البته در سکانس پایانی با گردن گرفتن جرم های هاروی شکست سختی را بر جوکر تحمیل میکند (بروس در لباسش یک خفاش هست و نه چیزی بیشتر انگار همه جرم ها به گردن آن لباس وحشتناک افتاده).. نکته عجیب فیلم این است که پیشروی کردن یا نکردن داستان به تصمیمات بتمن بستگی دارد.. اگر در دقایق ابتدایی فیلم به جای حرکت برای دستگیر کردن دو ماشین تبهکار برای دستگیر کردن جوکر اقدام میکرد توطئه های جوکر در نطفه خاموش میشد.. یا اگر به جای نجات دادن ریچل به دنبال نجات دادن هاروی بود..

بتمن

هم ریچل را نجات میداد و هم هاروی در راه نجات شهر کشته میشد و اتفاقات بعدی فیلم و کیش و مات کردن هاروی توسط جوکر رخ نمیداد.. در واقع حرکت پایانی بتمن برای گردن گرفتن جرم های هاروی بدترین تصمیم درست ممکن بود که بتمن خودش به دست خودش رقم زد..
منظورم این است که بتمن مثل جیگساو به قربانیانش فرصت میدهد اما فقط به روی شان نمی آورد..
اگر همچنان دقیق شویم میبینیم که نقطه بحرانی همه داستان ریچل است!!بله اگر ریچلی نبود بروس نیمی از فکرش بر روی زود تر تمام کردن نقش ابر قهرمانی اش برای پیوستن به ریچل متمرکز نمیشد، جوکر نمیتوانست بفهمد که در واقع ریچل معشوقه هاروی و نیز بروس هست.. جوکر دیگر نمیتوانست هاروی را به جنون کشانده و شاید هیچوقت نمیتوانست هنر نمایی هایش را تا به این حد شگفت انگیز اجرا کند. مقایسه کنید ریچل را با معشوقه های قهرمانان دیگر کمیک….

برچسب‌ها:, ,

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

عرفان سعید زنوزی

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *