به نظر میرسد که در Moana 2، ریسکها بالاتر رفته است. پس از نجات خانهاش از ویرانی، راهنمای محبوب و عنواندار، موانا، ماموریت جدیدی دارد: اتصال مجدد با گروههایی از مردم که توسط یک خدای خشمگین در سراسر اقیانوس پراکنده شدهاند. با این حال، به جای ساختن بر روی دنیایی که قبلاً کاوش کرده بود، این دنباله بیشتر شبیه یک بازسازی تکراری و بیروح است. موانا موتونویی را ترک میکند، چند برخورد با متحدان و دشمنان دارد و سپس در یک نبرد نهایی با یک موجود قدرتمند طبیعی روبرو میشود. و در حالی که ستارگانی مانند آولیای کراوالو و دواین جانسون و نویسنده جارد بوش برای Moana 2 بازگشتهاند، تیمهای اصلی کارگردانی و آهنگسازی حضور ندارند، که منجر به تکرار بیشتر و کاهش تازگی فیلم اول میشود.
با بازگشت خدای نیمهخدای شکلشیفت مائویی، موانا همراه با گروهی از جزیرهنشینان همقطار خود به جزیره باستانی موتوفتو سفر میکند. در خانه، خواهر کوچکترش سیمیا منتظر بازگشت موانا است و مسئولیت عاطفی بیشتری بر دوش قهرمان داستان میگذارد. از بین بینهایت جهتی که بوش و کارگردانان دیوید جی. دریک جونیور، جیسون هند و دانا لدوکس میلر میتوانستند برای این داستان اقیانوسی انتخاب کنند، آنها به جای آن تصمیم گرفتند که طرح اصلی را با تغییرات جزئی در داستان بازتولید کنند. همچنین از نظر بصری، تفاوت چندانی با آنچه کارگردانان افسانهای جان ماسکر و ران کلمنتس و انیماتورهای Moana با جلوههای آب و مناظر واقعگرایانه به دست آوردند، وجود ندارد. هنوز هم در شدیدترین سکانسهای اکشن Moana 2، بهویژه جایی که گروه با طوفانی خشمگین روبرو میشوند، تماشاییهای ارزشمندی وجود دارد. اما از نظر طراحی شخصیت یا سبک انیمیشن، هیچ ریسک فرمالی وجود ندارد.
حداقل فیلمسازان توانستند یک بخش برجسته اولیه را ارائه دهند که بسیار مختصر با تصاویر رویایی و وهمآمیز بازی میکند، در حالی که موانا دیدگاه تاریکی از آینده دارد.
خوک خانگی دوستداشتنی موانا، پوا، این بار به سفر میپیوندد، اگرچه کار زیادی جز چند عکس واکنش انجام نمیدهد. همین موضوع در مورد جوجه چشمدرشت هی هی نیز صدق میکند، که نقش کمدی او اکنون که فریادهای دیوانهوار آلن تودیک با یک قایق پر از همراهان انسان بیاهمیت رقابت میکند، تأثیر کمتری دارد. این دوستان جدید شامل یک سازنده/طراح ماهر، یک کشاورز و یک تحسینکننده عضلانی مائویی با استعداد نقاشی هستند. هیچکدام از آنها شخصیتهای اصلی را تحتالشعاع قرار نمیدهند و همه آنها در حاشیه داستان باقی میمانند و گهگاه یک خط شوخی طنزآمیز و مطلقاً هیچ تعارضی را اضافه میکنند.
اما ضعف اصلی Moana 2 موسیقی آن است، مجموعهای بیروح از آهنگها که فاقد جرقه «چقدر دور میروم»، «خوش آمدید»، «درخشان» یا هر یک از آهنگهای محبوب دیگر است که آهنگسازان بازگشته اوتاپیا فوائی و مارک مانسینا با لین-مانوئل میراندا نوشتند. حتی آهنگ اصلی وهمآلود، «فراتر»، هم ضدقلمداد است. ممکن است میراندا در سالهای اخیر به نقطه اوج رسیده باشد، اما استعداد او برای ساختن آهنگهای گوشنواز – به یاد بیاورید که او همچنین مسئول «ما در مورد برونو صحبت نمیکنیم» در انکانتو است – در اینجا به شدت غایب است. ملودیهای فراموششدنی Moana 2 با تلاشهای ناامیدکننده فیلم برای یادآوری شکوههای موسیقی گذشته این فرنچایز از طریق دیالوگ بدتر میشود: شخصیتها به طور مکرر از خود میپرسند که چقدر دور خواهند رفت؛ در یک لحظه، مائویی با طعنهای «خوش آمدید» میگوید.
Moana 2 که در ابتدا به عنوان یک سریال دیزنی+ تصور شده بود، قبل از اینکه برای سینما بازسازی و هدایت شود، نشانههای یک تصور ناقص را به همراه دارد. ترکیب بیش از حد ایدهها و فقدان یک چشمانداز واضح، بیشتر در شخصیت منفی شبهوار ماتنگی مشهود است، که معرفی و حذف سریع او فرصتی از دست رفته برای ارائه یک آنتاگونیست به یاد ماندنی به موانا و خدمهاش است. اشارهای وجود دارد که او سابقهای با مائویی دارد و او یک شماره موسیقی دارد که توسط خفاشهای عجیب و غریب که به عنوان رقاصان پشتیبان پرنده او عمل میکنند، جان میگیرد. اما به همان سرعتی که ماتنگی میرسد، ناپدید میشود. با توجه به اینکه Moana 2 ما را برای دنبالههای آینده آماده میکند، شاید او را در جایی در آینده دوباره ببینیم.
با توجه به اینکه یک بازسازی لایو-اکشن از Moana (با بازی دوباره جانسون در نقش اصلی) کمتر از دو سال دیگر فاصله دارد، ناتوانی Moana 2 در روایت یک داستان کاملاً جدید با این شخصیتها و این محیط، نشاندهنده بیماریای است که استودیوهای هالیوود را آزار میدهد: تنفر، حتی بیاعتنایی، نسبت به اصالت. حتی اگر چند صحنه وجود داشته باشد که به Moana 2 کمک کند تا از یک شکست فاجعهبار مانند Frozen 2 بالاتر رود، این دنباله همچنان آب زیادی در آسیاب نمیآورد.
نتیجهگیری
Moana 2 که به خوبی طراحی نشده است، یادآور آنچه در اصل قابل توجه بود، یعنی آهنگها و شخصیتهای فرعی طنزآمیز است. در حالی که دنباله چند خنده ایجاد میکند، باعث نمیشود دنیایی که موانا هشت سال پیش معرفی کرد، غنیتر یا هیجانانگیزتر شود. جنبههای کمی که پتانسیل تبدیل این فیلم به یک سفر حماسی به یاد ماندنی را دارند – از جمله یک شخصیت جدید جذاب – متأسفانه خفه شدهاند.
نظرات کاربران