به گزارش فیلمنت نیوز، در روزگاری که پای خانواده ایستادن، گذشت کردن، دوست داشتن فرزند، همسر و افراد کهنسال خانواده و از همه مهمتر دوست داشتن خود به ضد ارزش و بار اضافه زندگی تبدیل و تعبیر شده است ساخت سریال «در انتهای شب» به کارگردانی آیدا پناهنده و عوامل حرفه ای آن در نقد زندگی روزمره در شرایط اقتصادی ناپایدار و پخش آن از پلتفرم فیلم نت یک غنیمت تمام عیار است به ویژه اینکه این روزها خودخواهیهای فردی و به دنبال آن رها کردنهای بیدلیل به ارزش بدل شده و مصداق آن را می توان در زندگیهای تباه شده افراد و به ویژه کودکان شاهد بود. به خصوص اینکه زندگی روزمره در شرایط کنونی در سطح بین المللی به یکی از مناقشه برانگیزترین مسائل جامعه شناسی و به تبع آن روانشناسی تبدیل شده است و هنر تصویر اعم از تئاتر، سینما، تلویزیون، نمایش خانگی با وجود پلتفرمهای متفاوت به عنوان یک رسانه وظیفه بازنمایی زندگی روزمره و نقد آن را دارد.
در این بین فیلمسازانی چون آیدا پناهنده در مسیر فیلمسازی خود همواره دغدغه ساخت فیلم درباره زندگی روزمره بشر در زندگی شهری و زنان و محک زدن آنها در موقعیتهای حساس را داشته و این فیلمساز جوان در ساخت این سریال هم به سیاق گذشته همان پرنگ دغدغههاب خود را در قالب داستانی به صورت کاربردی و با فیلمنامهای منسجم و دقیق به درستی مورد بهرهبرداری قرار داده است.
ریتم مناسب سریال و ارائه اطلاعات کافی و به موقع در فیلمنامه، کارگردانی قابل توجه، بازی های خوب و همچنین نشانه گرفتن یکی از مشکلات و معضلات اصلی جوان ایرانی یعنی تهیه مسکن به ویژه در سال های اخیر یکی از ویژگیهای قابل اعتنا در سریال «در انتهای شب» است.
طبقه متوسطِ تحت فشار
ارسلان امیری و آیدا پناهنده در نگارش این فیلمنامه، معضل زندگی طبقه متوسط را در فراهم کردن یک زندگی حداقلی به رشته تحریر در آورده اند؛ موضوعی که زمینه ساز فروپاشی بنیان خانواده، جدایی و از بین رفتن زندگی جوان هایی است که با هزار امید و آرزو سقف با هم بودن و با هم ساختن را بنا کرده اند اما در ادامه مسیر برای داشتن حداقلها آنقدر میدوند که یا نمیرسند و یا وقتی میرسند به اندازهای خسته هستند که نای ادامه دادن و لذت بردن را ندارند و «ماهرخ» و «بهنام» قصه «در انتهای شب» از نمونه های شاخص طبقه متوسطی هستند که با خرید یک خانه و در ادامه قرضمند شدن و اجبار به پرداخت وام های پی در پی و ناتوانی برای پرداخت بدهیهای خود زندگی عصبی و رو به افولی را تجربه می کنند که در نهایت به جدایی منجر میشود و مخاطب با دنبال کردن این سریال به زمینه های ایجاد مشکلات و معضلات اجتماعی و فرهنگی و در ادامه وقوع جرم و جنایت پی می برد و پناهنده با کارگردانی خوب خود توانسته مسائل این طبقه را نشان دهد.
اما موضوع مهم در این سریال قرار گرفتن یک زن به عنوان همسر، مادر و محور و نقش آن در ارکان و جای جای شکل گیری یک خانواده و تحلیل چرایی از دست دادنها و به دست آوردنها است.
همچنین به نظر می رسد جدا از پرگوییهای کاراکترها با دیالوگ های طولانی که بخشی از آن به تعریف جزئیات داستان و تبیین زوایای پنهان یک اثر اختصاص دارد و بخش دیگر برای کوتاه کردن زمان نمایش و جا دادن سریال در ۹ قست در نظر گرفته شده است، این موضوع موجب شده دیالوگهای مهم و تعیینکننده داستان به درستی شنیده و فهمیده نشود.
از دیگر شاخصههای این سریال معرفی کاراکترها و شخصیتپردازی های پخته هر یک از آنها و چیدمان روایت در تدوین موجب خلق تصاویر کمنظیر شده است که از آن جمله می توان به خلوت بهنام و فرزندش با مادر سالخورده او با بازی کمنظیر احترام برومند اشاره کرد و در عین حال حضور علیرضا داودنژاد به عنوان پدری حامی در کنار جوانان که نماینده نسلِ تلاشگر، جامانده و مستاصل این سرزمین است، احساس خوب از وجود پدران و مادران حمایتگر میدهد.
تیمی حرفهای برای ساخت اثر حرفهای
با نگاهی به کیفیت تولید سریال «در انتهای شب» آنچه مسلم به نظر میرسد تیم تولید و پشت دوربین حرفهای است. حضور محمد یمینی که نخستین تجربه تهیهکنندگی سریال خود را با «در انتهای شب» کسب کرده است برای سینما و شبکه نمایش خانگی فرصت خوبی است و از وی نیز انتظار میرود این مسیر تازه آغاز شده را رها نکند. در واقع انتخاب عوامل کارکُشته سینمای ایران جملگی مرهون انتخابهای درستِ یک تیم تولید و در راس آن تهیهکننده اثر است.
در پایان یک پیشنهاد هم میتوان به عوامل تولید به ویژه تهیهکننده آن داد؛ نسخه سینمایی «در انتهای شب» را بسازید و در برهوت فیلم خوب روی پرده و با وجود ابتذالهای فعلی سینمای ایران اکران کنید تا برگ برندهای برای کشاندن مخاطب حرفهای به سینما باشد. گرچه به نظر میرسد تاکنون محمد یمینی تهیهکننده این سریال که از بچههای قدیمی سینماست و صاحبان سرمایه ترجیح دادهاند در یک مجموعه کوچک چند قسمتی برشی از زندگی مردم ایرانِ امروز را نشان دهند.
پریسا ساسانی عضو انجمن منتقدان سینما
سریال در انتهای شب را در فیلمنت تماشا کنید
اصطلاح ِ طبقه ی متوسطِ تحت فشار،خیلی به جا و واقعی بود.
درانتهای شب واقعا سریالی بود که به جزئیات زندگی خانوادها ی ایرانی پرداخته بود. همه چیزش قابل لمس بود.به نظرم
فیلمنامه ی ملایم و دلنشین و بدونفراز ونشیب اما جذابی داشت