تاریخچه انیمه در ژاپن
انیمه از کجا شروع شد؟ تاریخچه انیمه در ژاپن چیست؟ و چگونه به صنعت موفق امروزی تبدیل شد؟ داستان انیمیشن در ژاپن تقریباً به اندازه خود انیمه دراماتیک و جذاب است.
انیمه در ژاپن به معنای «انیمیشن» است، بنابراین از نظر تئوری، میتوان آن را برای هر شکلی از انیمیشن از سراسر جهان به کار برد، اما در دوران مدرن به تمام انیمیشنهای ژاپنی اشاره شده است. وقتی بیشتر مردم به انیمه فکر میکنند، صحنههای پر جنب و جوش و زیبا را به ذهن میآورند، صحنههایی که هم دراماتیک و هم صمیمانه هستند، گاهی اوقات تنها با یک اشاره جادویی.
تاریخچه انیمه در ژاپن به اواخر قرن نوزدهم مربوط می شود. در واقع، این یک جنبش هنری فرانسوی به نام “Japonisme” بود که به الهام بخشیدن به هنرمندان ژاپنی و ایجاد برخی از اولین نمونه های انیمیشن مدرن کمک کرد. با این حال، تا زمان جنگ جهانی دوم که دولت ژاپن شروع به تبلیغ کاریکاتور به عنوان راهی برای افزایش روحیه کرد، این سبک واقعاً رشد کرد.
تاریخچه انیمه در ژاپن چگونه شروع شد؟
تصور می شود اولین انیمیشن ژاپنی در ابتدایی ترین شکل خود در سال ۱۹۰۶ ساخته شده باشد، اما مشروعیت این ادعا توسط برخی مورد مناقشه قرار گرفته است. این فیلم کوتاه و انیمیشنی به نام Katsudō Shashin یک پسر جوان را به تصویر می کشد که شخصیت های ژاپنی را برای Katsudō Shashin ترسیم می کند. این انیمیشن با استفاده از پنجاه فریم مختلف ساخته شد که هر یک از آنها بر روی یک نوار سلولوئید (نوعی فیلم ترموپلاستیک) شابلون شده بودند. ادعاهای متعددی مبنی بر ورود فیلم های دیگر به ژاپن نیز در همین زمان وجود داشته است، اما هیچ کدام به طور کامل تأیید نشده اند.
در حالی که چندین پروژه وجود داشت که پس از سال ۱۹۰۶ در ژاپن به نمایش درآمد، از جمله انیمیشن فرانسوی Exploits de Feu Follet اثر امیل کول در سال ۱۹۱۲. تا سال ۱۹۱۷ بود که اولین انیمیشن تجاری به طور رسمی در ژاپن تولید و پخش شد که اکثر مردم قبول دارند که اولین انیمه آن بوده است. آن انیمه Dekobō Shingachō: Meian no Shippai نام داشت، اما مانند بسیاری از انیمههای زمان، نسخههای اصلی آزمون زمان را قبول نشدند و بیشتر آنها بریده شدند و بهعنوان فریم یا نوارهای جداگانه به کلکسیونرها فروخته شدند.
جدول زمانی انیمه
سال های ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۰
فیلمسازان ژاپنی در اوایل قرن بیستم با استفاده از روشهایی که قبلاً در کشورهای اروپایی و ایالات متحده تثبیت شده بود و در دهه ۱۹۳۰ انیمیشن بهعنوان یک شکل قانونی سرگرمی به خوبی تثبیت شد، شروع به آزمایش تکنیکهای محبوب انیمیشن کردند. با وجود سخت کوشی بسیاری از هنرمندان با استعداد، انیمه همچنان برای رقابت با تولیدات خارجی، به ویژه از نظر بودجه و منابع، تلاش می کند. انیمه هنوز هم عمدتاً با استفاده از شکل ارزانتری از انیمیشن معروف به «انیمیشن کوتاه شده» تولید میشد، در حالی که استودیوهای پیشرفتهتر (بخوانید: با بودجه خوب) از «cel animation» استفاده میکردند که سریعتر و پیشرفتهتر است.
یکی از عوامل کلیدی در موفقیت انیمه، تدبیر است. وقتی افراد با استعداد مجبور می شوند با منابع محدود یا قدیمی کار کنند، اغلب خلاقیت به وجود می آید. بنابراین، در حالی که انیمه برای رقابت در سطح جهانی با استودیوهای انیمیشن بزرگتر تلاش میکرد، هنرمندان زمان خود را صرف کردند تا انیمیشن محدود را به یک چیز مثبت تبدیل کنند، که به سبک منحصر به فرد داستانسرایی کمک کرد که انیمههای امروزی را متمایز میکند. نماهای بلند و اسلوموشن یا صحنه هایی که از بودجه بیشتری نسبت به قسمت های دیگر پروژه استفاده می کردند، مترادف با کارتون های ژاپنی شدند و امروزه نیز در بسیاری از آثار معروف دیده می شوند.
تزریق بودجه دولتی در ازای دریافت فیلمهای کوتاه آموزشی و تبلیغاتی کمک کرد تا محدودیتهایی که قبلاً در ژاپن امکانپذیر بود، کنار برود، حتی اگر این تزریق با سطح مشخصی از سانسور همراه بود. انیماتورهای پیشگامی مانند Mitsuyo Seo (Sankichi no Kūchū Ryokō – ۱۹۳۱, Ari-chan – ۱۹۴۱) و Kenzō Masaoka (ماسائوکا مسئول مجموعه ای چشمگیر از فیلم های ساخته شده بین سال های ۱۹۲۷ و ۱۹۵۰ است و انیماتورهای تأثیرگذار دیگری را نیز آموزش داده است) که انیماتورهای تأثیرگذار دیگری را نیز آموزش داده است.
در طول این مدت دیزنی ثابت می کرد که یک نیروی قوی در دنیای انیمیشن است و تصور می شود که اکران فیلم سفید برفی و هفت کوتوله در سال ۱۹۳۷ تأثیری صمیمانه و عمیقی بر بسیاری از انیماتورهای ژاپنی داشته است.
سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰
پس از جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۸، اولین شرکت تولید انیمه مدرن به نام Toei به ثمر نشست. استودیوی Toei که توسط کنزو ماسائوکا و زنجیرو یاماموتو تأسیس شد، غولی در صنعت انیمه است. در حالی که بسیاری از استودیوهای فوقالعاده دیگر وجود دارند که پس از آن پا به عرصه وجود گذاشتند، Toei واقعاً نمایشهای انیمیشنی با سریال هایی مانند Gegege no Kitaro، Dragon Ball، Sailor Moon، Digimon و One Piece (در میان بسیاری دیگر) را به جریان اصلی تلویزیون در دهه ۱۹۶۰ سوق داد. . آنها حتی به همکاری با برخی از مشهورترین هنرمندان انیمه جهان، مانند هایائو میازاکی افسانه ای، یویچی کوتابه و یاسوجی موری افتخار می کنند.
همانطور که سبک ها و تکنیک های انیمه در دهه های قبل پیشرفت کردند، محبوبیت انیمه نیز افزایش یافت و در دهه ۱۹۶۰ شاهد نمایش برخی از اولین نمونه های انیمیشن ژاپنی در کشورهای دیگر بودیم. بسیاری از شما که این مطلب را می خوانید، Astro Boy را به شکلی دیده اید، اما چیزی که ممکن است ندانید این است که پس از تلاش های شدید فردی به نام فرد لاد، در سال ۱۹۶۳ از NBC پخش شد.
متأسفانه، این دستاورد کوتاه مدت بود، زیرا مخاطبان آمریکایی هنوز برای انیمه با شکوه تمام آماده نشده بودند. این نمایش امتیازات وحشتناکی دریافت کرد و پخش خود را به پایان نرساند. این را می توان به تفاوت های کلیدی بین انیمیشن ژاپنی و غربی نسبت داد.
در آن زمان، بیشتر کارتون های غربی از حیوانات بود. با این حال، کارتونهای ژاپنی انسانها را به شدت در ماجراهای دیوانهوار و اغلب جادویی نشان میدادند. تحقیقات انجام شده در آن زمان نشان داد که مخاطبان غربی از دیدن «شخصیتهای انسانی» در موقعیتهای عجیب و غریب و غیرعادی احساس ناراحتی میکنند. انیماتورهای ژاپنی تا حدودی به دلیل موفقیت عظیم انیمه در ژاپن و تا حدودی به این دلیل که مشتاق بودند مرزهای داستان سرایی را به گونه ای که برایشان منطقی باشد، پشت سر بگذارند، از این موضوع نگران نشدند.
در دهه ۱۹۷۰، محبوبیت تلویزیون (چه انیمیشن و چه لایو اکشن) در ژاپن به طور عمده ای افزایش یافت و بسیاری از افراد با استعدادی که در صنعت فیلم کار می کردند به تلویزیون مهاجرت کردند، که به میزان زیادی استعداد را گسترش داد. تقریباً مانند هر جای دیگری در جهان، دهه ۷۰ به زمان آزمایش سبک ها و محتوا تبدیل شد و در همین زمان است که بسیاری از انیمه ها و نمایش های مدرن امروزی متولد شدند.
برخی از محبوبترین ژانرهای انیمه، مانند انیمههای مکانیکی، در این زمان ساخته شدند و سبکهای مشابهی در سرتاسر جهان ظاهر شدند. تم ربات غول پیکر هنوز در انیمه، مانگا و بازی در ژاپن بسیار رایج است. در واقع، در بسیاری از آرکیدهای ژاپن، شما حتی می توانید به عنوان یکی از ربات های مورد علاقه خود در گاندام پاد بازی کنید.
دهه ۱۹۸۰ توسط بسیاری به عنوان عصر طلایی انیمه در نظر گرفته شد و بسیاری از محبوب ترین عناوین این ژانر در طول این دهه ساخته شدند. Dragonball، Captain Tsubasa، Akira – تنها تعدادی از عناوینی که مترادف با موفقیت انیمه در ژاپن و خارج از کشور هستند. نه تنها چند نسخه واقعا نمادین وجود داشت، بلکه در سال ۱۹۸۵ یکی از نمادین ترین استودیوها به نام Studio Ghibli نیز ایجاد شد.
پس از موفقیت عظیم Nausicaa of the Valley در سال ۱۹۸۴، کارگردان مشهور هایائو میازاکی (که زیر نظر استودیو Toei کار می کرد) و همکار قدیمی ایسائو تاکاهاتا (Pom Poko, Heidi Girl Of The Alps, Grave of the Fireflies – فقط یک تعداد کمی از عناوین خارقالعادهای که او در طول سالها بر عهده داشته است) استودیوی خود را راهاندازی کرد و دو تا از موفقترین فیلمهای انیمه تا به امروز – Laputa: Castle in the Sky و Kiki’s Delivery Service – را حتی قبل از پایان دهه منتشر کرد. این استودیو در ادامه تعدادی از نمادین ترین پروژه های تمام دوران را منتشر کرد.
تولد ویدیوی خانگی انقلابی در سینما و تلویزیون در سرتاسر جهان ایجاد کرد و عشق ژاپن به فناوری تنها به رشد انیمه های تجربی کمک کرد. سازندگان روی پروژهها و اقتباسهای مانگا کار کردند که مستقیماً به سمت ویدیو رفت و به آنها اجازه داد تا با خطوط داستانی و روشهای انیمیشن تجربیتر باشند. همچنین این امکان را برای افراد بیشتری در خارج از کشور فراهم کرد تا به انیمه دسترسی داشته باشند، این روند هنوز دشوار بود، اما نسبت به قبل در دسترس تر بود.
گروه های بسیار متعهد به تجارت و واردات هر محتوایی که به دستشان میرسید پرداختند. حتی توسعه دهندگان قالب جدید دیسک لیزری این otakus اختصاصی را فرصتی عالی برای گسترش دیدند و توزیع کنندگان اصلی خود را در ژاپن و ایالات متحده راه اندازی کردند.
دهه ۱۹۹۰ تا دوران مدرن
نیازی به گفتن نیست که اشتیاق و فداکاری انیماتورهای ژاپنی به این معنی بود که در آغاز دهه ۹۰ ژاپن کاتالوگ گسترده ای از انیمه داشت. هر دو فیلم و سریال انیمه طرفداران وفادار و فداکاری داشتند و ثابتکننده فرهنگ ژاپنی بودند. اواخر دهه ۸۰ موج جدیدی از مردم به نام اوتاکو (به معنای واقعی کلمه گیک یا نرد) به دنیا آمدند- افرادی که به علاقه خود پایبند بودند. انیمه حتی با در نظر گرفتن اوتاکو ساخته شد که منجر به ایجاد ژانرهای انیمه خاص تر شد. به عنوان مثال، ساخت Dragonball Z که جرقه هنرهای رزمی، ژانر ابرقهرمانی را برانگیخت و به یکی از محبوب ترین انیمه ها در سراسر جهان تبدیل شد.
همچنین علاقه فزایندهای به انیمههایی وجود داشت که کاملاً برای بزرگسالان هدف قرار میگرفت (در مورد انیمههایی با رتبه X صحبت نمیکنیم، که به تنهایی یک زیرژانر فرعی است) – این فیلمها و سریالها دارای مقادیر بالایی از تمایلات جنسی و خشونت بودند که باعث ایجاد آنها شد. بسیار بالغانه تر از آن است که توسط کودکان دیده شود. هیئتهای سانسور در ژاپن شروع به محدود کردن آنچه که میتوانست و چه زمانی در تلویزیون ژاپن نمایش داده شود، کردند.
Neon Genesis Evangelion، The Ghost in the Shell، Cowboy Bebop – این پروژهها نه تنها در تلویزیون ژاپن محدود (و اواخر شب) اجرا شدند، بلکه در خارج از کشور نیز سر و صدای زیادی به پا کردند. The Ghost in the Shell در واقع الهامبخش بزرگی برای سازندگان سری فیلمهای The Matrix بود و نشان میداد که انیمه چقدر بر رسانههای غربی آن زمان تأثیر گذاشته است.
یکی از عوامل مهم در این دستیابی این واقعیت بود که فناوری DVD در آغاز دهه ۲۰۰۰ رایج شده بود و دریافت کپی از انیمه های محبوب با نسخه های فرعی و دوبله شده روی یک دیسک را بسیار آسان تر می کرد. و البته، اینترنت نیز در همین زمان شروع به تبدیل شدن به یک کالای خانگی کرده بود، به این معنی که اوتاکو ها در سراسر جهان میتوانستند انیمیشنهایی که قبلاً ماهها طول میکشید تا به دستشان برسد را به اشتراک بگذارد.
نه تنها این، بلکه مردم میتوانستند عناوینی را کشف کنند که اگر در خارج از ژاپن بودند، شاید کشف آنها کمی مهمتر یا سختتر بود.
این به معنای تضعیف سطح موفقیت انیمهای که تا به امروز در ژاپن و آسیا داشته است، نیست، دیده شدن در بازارهای غربی معیاری نیست که ما باید با آن تعیین کنیم که آیا چیزی موفق بوده است یا خیر. همانطور که می بینید، انیمه تا زمانی که در غرب «مشهور» شد، بازاری پر رونق بود.
اما، به نظر من، این پیشرفتها ارزش بحث دارند، زیرا احتمالاً برخی از کاتالیزورهایی هستند که منجر به خواندن این مقاله شدهاند. چیزی که زمانی به عنوان یک علاقه خاص برای دمدمی مزاج ها و افراد عجیب و غریب که به فروشگاه های کمیک بوک ها مراجعه می کردند، دیده می شد، به سرعت به عنوان یک شکل چشمگیر از رسانه پذیرفته شد.
سپس نسل جدید که با تماشای سریال هایی مانند Pokémon، Dragonball Z و Sailor Moon بزرگ شدهاند، و نیازی به قانعکردن نداشتند که انیمه شگفتانگیز است، زمانی که متوجه شدند به هر حال این همان چیزی است که آنها با تماشای آن بزرگ شده اند. این، همراه با شگفتانگیز بودن آن، احتمالاً تنها یکی از دلایلی است که فیلمهایی مانند نام تو (Your Name) در خارج از کشور به چنین موفقیتی دست یافتهاند و اینکه چرا ارائهدهندگانی مانند نتفلیکس نمیتوانند به همان سرعتی که در حال تماشا هستند، عناوین بسازند.
نه این که نیاز داشته باشند – استودیوهای انیمیشن ژاپن مثل همیشه پرکار هستند و هیچ نشانه ای از کاهش سرعت ندارند. سرویسهایی مانند نتفلیکس سریالهای محبوبی را برای پاسخگویی به تقاضای رو به رشد اضافه کردهاند، اما سرویسهایی مانند Crunchyroll بیش از یک دهه است که این نیازها را برآورده میکنند. و بنابراین، جنبش از قبل محبوب انیمه همچنان در حال رشد است و عناوین جدید زیادی هر ساله منتشر می شوند. با این حال، حتی در جدیدترین انیمیشنها، میتوانید کار سخت انیماتورهای دهههای قبل را ببینید.
برخی از سبکها و انیمههای کلاسیک آنها هنوز در ژانرهای مختلف یافت میشوند، و برخی از پرکارترین انیماتورهای آنها هنوز قوی هستند (میازاکی، ماتسوموتو، مینامی و غیره). عشق ژاپن به انیمه مثل همیشه قوی است و تنها امید این است که غرب بفهمد چرا اینطور است، و عناوین شگفت انگیز بیشتری را به سینماها بیاورد.
تاثیر مانگا بر انیمه
مانگا تأثیر بسیار زیادی بر موفقیت انیمه داشته است، تا حدی به این دلیل که در حالی که انیماتورها سبکهای خود را کامل میکردند، هنرمندان مانگا نیز چنین بودند و محدودیتهای فناوری برای محدود کردن آنها را نداشتند. هنر برای قرنها بخش بزرگی از فرهنگ ژاپن بوده است، و گفته میشود که مانگا از طومارهایی سرچشمه گرفته است که قدمت آن به قرن دوازدهم بازمیگردد، شاید حتی بر سبک خواندن از راست به چپ ژاپن تأثیر بگذارد.
مانگا از بسیاری جهات منحصر به فرد است، اما یکی از موارد بسیار مهم این واقعیت است که مانگا برای هر ژانر و شخصی که می توانید تصور کنید ساخته شده است – مردان، زنان، پسران، دختران، جادو، ماجراجویی، ربات ها، هنرهای رزمی، بهترین ها. شخصیت هایی که می توانید به آنها فکر کنید، تعداد داستان هایی که توسط این داستان نویسان با استعداد بیان می شوند پایانی ندارد.
همانطور که می بینید، مطالب زیادی برای استخراج وجود دارد و این دقیقاً همان کاری است که بسیاری از انیماتورهای باهوش انجام دادند. بسیاری از محبوبترین سریالهای انیمه با مانگا شروع شدند: Attack on Titan، One Piece، One Punch Man، حتی Astro Boy با مانگا شروع شد!