لگولاس الفی از قوم سیندار (الف های خاکستری از اقوام الو تینگول) و شاهزاده ی قلمروی سیاه بیشه است. او پسر تراندویل و نوه ی اوروفر است و این دو شاهان انتخابی قوم سیلوان بودند که در شمال جنگل سبز بیشه که بعدها سیاه بیشه نام گرفت می زیستند. سبز برگ به عنوان لقب لگولاس نیست بلکه ترجمه یی از اسم الفی اوست. پس لگولاس به معنی سبز برگ است.
از مادر و مادربزرگ لگولاس اسمی برده نشده و در کتاب هابیت هم به ملکه ی پادشاه الف ها اشاره یی نشده است.
ما برای اولین بار لگولاس را در کتاب یاران حلقه، در شورای الروند می بینیم که به ریوندل آمده تا به عنوان قاصد پدرش خبر بدهد گالوم که زندانی آنها بود از چنگشان گریخته است. بعد از آن او به عنوان نماینده ی نژاد الف ها یکی از نه یار حلقه می شود تا فرودو را برای رساندن حلقه ی یگانه به کوه هلاکت همراهی کند. سلاح او تنها تیر و کمانش و دشنه یی است که به کمرش بسته.
زمانی که یاران در حین عبور از کارادراس در برف و طوفان می مانند، لگولاس جلوتر از گروه می رود و به آراگورن و بورومیر می گوید برف هایی که قصد گذر از آن را دارند مثل دیواره ای پهن اند که سمت دیگر آن ها برف کم عمق تر است. پس از آن، آن ها به سمت موریا می روند و در حمله از گرگ ها لگولاس کمک می کند تا خطر دفع شود.
در موریا او به جنگ در برابر اورک ها می پیوندد و زمانی که بالروگ نزدیک می شود، بلای جان دورین را می شناسد. بعد از سقوط گندالف و رفتن گروه به لوتلورین، لگولاس به عنوان سخنگوی اصلی گروه با ساکنان آن قلمرو صحبت می کند.
لگولاس زمانی در لوتلورین ساکن می شود و در هنگام ترک آنجا از بانو گالادریل یک کمان و تیردان هدیه می گیرد. پس از ترک آنجا روابط گیملی و لگولاس که از ابتدا اختلاف داشتند، رو به بهبود می رود و لگولاس و گیملی در یک قایق می نشینند. وقتی یاران حلقه جدا می شوند، لگولاس با آراگورن و گیملی برای پیدا کردن مری و پیپین، دو هابیت اسیر توسط اورک ها همراه می شود و قبل از رسیدن به جنگل فنگورن با ائومر ملاقات می کند و اسبی به نام آرود را از او می گیرد. در جنگل فنگورن او اشاره ای به عمر دراز خودش می کند.
لگولاس در آنجا گندالف را دوباره می بیند و گندالف پیغامی از بانو گالادریل به او می دهد.
پس از آن لگولاس، گیملی و آراگورن با روهیریم در نبرد هلمزدیپ شرکت می کنند و سپس با گندالف به آیزنگارد می روند. آنجا لگولاس مری و پیپین را دوباره ملاقات می کند.
لگولاس و گیملی با همراهی آراگورن و گروه خاکستری به جاده های مردگان پا می نهند و پس از احضار مردگان توسط آراگورن در دون هارو برای نبرد، لگولاس در پلارگیر شاهد وحشت زدگی دزدان دریای اومبار در کشتی هایشان می شود. گالادریل این را پیشگویی کرده بود که لگولاس صدای مرغ های دریایی را خواهد شنید و دلبسته ی دریا می شود و رویای بادبانی به سمت غرب در سرش زنده خواهد شد. او همچنین در نبرد میدان پله نور و مورانون هم جنگید و شاهد شکست خوردن سائورون و نابودی برج باراد دور بود. بعد از جنگ لگولاس مدتی را در میماس تریت گذراند تا شاهد تاج گذاری و عروسی آراگورن باشد. اما در سال های بعد لگولاس عمرش را صرف سفر با گیملی به جنگل فنگورن، غارهای هلمز دیپ و جنگل الف های ایتیلین کرد و در آخر پس از مرگ آراگورن با ساختن کشتی ای خاکستری با گیملی به والینور درگذشت.
از خصوصیات ظاهری لگولاس مانند رنگ مو یا رنگ چشم اطلاعات مشخصی داده نشده است.
منبع : فرهنگنامه آردا
نظرات کاربران