بیلبو بگینز چطور توانست به راحتی از حلقه دل بکند؟
بیلبو بگینز چطور توانست به راحتی از حلقه دل بکند؟ آیا بخاطر ترس از گاندالف بود؟ چرا ایسیلدور و فرودو نتوانستند به راحتی بیلبو از حلقه دل بکنند؟ مدت زمانی که بیلبو حلقه را در تصرف داشت از فرودو بیشتر بود، چطور هرگز بارِ چشم سائورون روی دوشش سنگینی نکرد؟
رها کردن حلقه برای بیلبو امر خیلی سختی بود. گاندالف از تمام درهای دوستی وارد شد و هر ترفندی که در چنته داشت به کار گرفت تا توانست بیلبو را به این کار متقاعد کند. اینکه بیلبو موفق شد داوطلبانه از حلقه دل بکند موجب شد که باقی عمر خود را در آرامش زندگی کند. بیلبو با عشق حلقه را به عنوان ارثیه به فرودو سپرد که این باعث شد آغاز رابطهی مالکیت فرودو با حلقه نه بر پایه نفرت، خیانت و حسادت (مثل سمیگل) بلکه بر پایه مسئولیت و عشق خانوادگی استوار شود و تأثیر حلقه از همان اول زیاد نباشد. و شاید دلیل اینکه بیلبو توانست حلقه را رها کند همین باشد، چون او نیز نه از راه حسادت و خشم بلکه با ترحم و دلسوزیای که برای گالوم داشت رابطه مالکیتش را با حلقه آغاز کرد.
در عوض، ایسیلدور و سمیگل هر دو وقتی حلقه به دستشان رسید که صاحب قبلی آنرا به قتل رساندند، سمیگل از حسادت و حرص پر بود و ایسیلدور از حس انتقام و اندوه از دست دادن پدرش.
همچنین در کتاب اشاره شده که هابیتها چون انگیزهی خاصی برای بدست آوردن قدرتهای کلان ندارند و ذاتاً موجودات جاه طلبی نیستند، تأثیر کمتری از حلقه دریافت میکنند.
این مسئله در قیاس با بورومیر که تنها لحظهای حلقه را در اختیار داشت به چشم میآید، چون بورومیر، پس از فقط لحظهای در دست داشتن حلقه، برای آنکه آنرا رها کند باید از طرف آراگورن تهدید میشد.
بیلبو بار چشم سائورون را احساس نمیکرد چون در زمانی که سائورون قدرتی زیادی نداشت صاحب حلقه بود.
سم وایز گمجی تنها فرد دیگری بود که حلقه را تصرف کرد، تحت تأثیر وسوسههای آن قرار گرفت، ولی آنرا به اختیار خود رها کرد