شخصیت های شبیه به هم در کامیک های دی سی و مارول بخش آخر
همهی ما این موضوع را میدانیم که به خاطر دلایل بسیار زیاد، دیدن شخصیتهای مشابه و به اصطلاح «منعکس شده» اصلا مورد عجیب و غریب و جدیدی در دنیای کتابهای کمیک نیست. حداقل یک مورد برای همهی خوانندگان کمیک واضح است، آن مورد هم این است که برخی از شخصیتهای ابرقهرمانی بسیار معروف و محبوب، براساس نمونههای اولیهی بسیار مشهوری هستند که برای پر کردن این دنیای با این عظمت، کاملا ضروری به حساب میآیند: شخصیتهایی مانند کمانداران، دزدهای گربهای، مردم زرهپوش یا حتی جادوگرها. هر کدام از این موارد آنقدر گسترده هستند که چندین بار میتوان از آنها الهام گرفت. اما این موضوع به این معنی نیست که تمامی این الهامها شبیه به هم هستند؛ برعکس، این وسعت آنقدر زیاد است که میتواند تنها چند مورد مشابه کوچک درون آنها پیدا کرد.
این شباهت ممکن است در میان انسانها هم به وفور دیده شود اما ابرقهرمانان و شرورها، نسبت به انسانها بسیار متمایزتر هستند. شخصیتهای فوقالعاده زیادی در کتابهای کمیک وجود دارد؛ آنقدر زیاد که ممکن است میان برخی شخصیتها شباهتهایی هم پیدا شود اما برخی اوقات این شباهتها آنقدر زیاد و چشمگیر است که اصلا نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد. در این میان، برخی از نویسندگان و خالقان شخصیتهای کمیک، از کاراکترهایی که سالهای قبل خلق شدند الهام میگیرند تا شخصیت مورد نظر خود را خلق کنند به همین دلیل پیش آمدن این موضوع کاملا قانع کننده و طبیعی است. اما از طرف دیگر هم ممکن است دو شخصیت از یکدیگر الهام نگرفته باشند و شباهتهای میان آنها کاملا و واقعا اتفاقی صورت گرفته باشد. میتوان گفت این موضوع، یکی از محبوبترین بحثهایی است که در میان طرفداران و خوانندگان کمیک اغلب اوقات صورت میگیرد.
۱-بتمن و موون نایت (شخصیت اولیه: بتمن)
اگرچه به طور عمده، شخصیت آیرون من به عنوان همتای بتمن در دنیای مارول قرار داده میشود، آن هم به خاطر داستان غمانگیز گذشتهای که هر دوی آنها دارند، اما بهترین شخصیتی که میتوان در مقابل بتمن قرار داد، مون نایت از کمپانی مارول کامیکس است. مدتهای بسیار زیادی است که شخصیت موون نایت مورد انتقاد قرار گرفته و لقب بتمنِ کمپانی مارول به او داده شده است. با این حال، اگرچه این دو شخصیت با یکدیگر مقایسه میشود، اما میتوان گفت که اصلا مقایسه خوبی نیست و تفاوتهایی بین این دو وجود دارد. بروس وین و مارک اسپکتور، هر دو پارتیزانهای ثروتمندی محسوب میشوند که خدمتکار دارند، دو هویتی هستند، شنل و کلاه بر تن میکنند و گجتهای بسیار زیادی دارند که کار را بریشان راحتتر میکند. البته که مارک اسپکتر، در برههای از زمان مزدوری بود که به زندگی بازگردانده شد اما این جریان مربوط به پیش از زمانی است که او تبدیل به یک پاتیزان شود و زندگی مبارزهای خود علیه جرم و جنایت را آغاز کند.
علاوه بر شباهت ظاهری و لباس، یکی از شباهتهای دیگری هم که بین این دو کاراکتر وجود دارد، نامها آن دو است. این موضوع به این خاطر است که بتمن با نام «دارک نایت» هم مورد اشاره قرار میگیرد زیرا تمام مبارزهها و شکارهای بتمن در شب اتفاق میافتد؛ زمانی که جرم و جنایت در بیشترین حد خود قرار دارد. هر دوی این کاراکترها، از گجتهای مختلف زیادی در مبارزههای خود استفاده میکنند و از مبارزان حرفهای در زمینهی نبرد تن به تن به شمار میروند.
۲-راکت رد و آیرون من (شخصیت اولیه: آیرون من)
شخصیت راکت رد، نقش بسیار مهمی را به عنوان یکی از اعضای تیم ابرقهرمانی لیگ عدالت در اواخر دهه ۸۰ ایفا کرد. این دهه، درست همان زمانی بود که او به عنوان یکی از چندین اعضای ابرقهرمان، به نسخهی بینالمللی تیم لیگ عدالت پیوست. شخصیت راکت رد همچنین با نام دمیتری پوشکین هم شناخته میشد. این شخصیت، یکی از اعضای تیپ سرخ موشک به حساب میآمد؛ یک تیم متشکل از اعضای آموزش دیده، بسیار بااستعداد و زره پوش.
قرار بر این بود که آنها در این دوران که ابرقهرمانان به صورت روز افزون در آمریکا ظاهر میشوند، با سبکی روسیهای به مبارزه بپردازند و این سبک را زنده نگه دارند. بعد از گذشت مدتی، این تیم فرصت خوبی پیدا کردند و توانستند بالاخره با خوشحالی، یکی از اعضای خود را به عنوان نماینده به لیگ بفرستند و «مهندسی برتر» روسی را به نمایش بگذارند. این ایدهای نمادین دربارهی کمپانی دی سی که یک نسخهی روسی از آیرون من خلق و درون کتابهای خود از آن استفاده کرد به این علت بود که چندین نسخهی مختلف و خلاقانه از این شخصیت توسط خود مارول خلق شده بود و از آنها استفاده میشد. به همین دلیل کمپانی دی سی تلاش کرد تا یک مورد متفاوتتر تولید کند.
۳-هاوک آی و گرین ارو (شخصیت اولیه: گرین ارو)
یکی از آن مواردی که با قاطعیت و اطمینان میتوان گفت تقلیدی صورت گرفته یا تا حد زیادی الهام گرفته شده است، هاوک آی و گرین ارو هستند. گرین ارو تقریبا نیم قرن پیش از هاوک آی خلق شده است. اما باز هم این موضوع دلیل بر آن نمیشود که بگوییم این دو شخصیت کاملا شبیه به یکدیگر هستند؛ آنها فقط چند شباهت با یکدیگر دارند. کلینت بارتون شخصیتی است که در کودکی سختیها و رنجهای بسیار زیادی را متحمل شد. او این توانایی بسیار زیاد خود در زمینهی تیراندازی با کمان را در یک سیرک مسافرتی یاد گرفت و ارتقاء داد. در برهه زمانی بسیار کوتاهی، او به خاطر مربی خود که شمشیر زن نام داشت، تبدیل به یک شخصیت شرور شده بود. حال از طرف دیگر، اولیور کویین یک پسر خرابکار، لوس و پولدار بود که درون یک جزیره گیر افتاد. او آنقدر در آن جزیره ماند که در زمینهی تیراندازی با کمان مهارتهایی بهدست آورد و به مرور زمان این مهارت آنقدر زیاد شد که او توانست از آن به عنوان روشی برای مبارزه با جرم و جنایت استفاده کند.
هر دوی آنها یک سری استعدادها و تواناییهای مشترکی را با کمان دارند. آنها همچنین علاقه دارند که از پیکانهای فریبکارانه و جالب استفاده کنند…. اما این تمام چیزی است که بین آنها مشترک است. هم مارول و هم دی سی متوجه شدند که باید تیراندازان بسیار ماهری را در میان شخصیتهای خود داشته باشند. اگرچه هاوک آی کارش را در ابتدا با جرم آغاز کرد اما گرین ارو همیشه سعی میکرد کارهای خوب انجام دهد و تا حدودی هم از بتمن تقلید میکرد (او حتی ارو موبیل و ارو کیو هم داشت). علاوه بر اینکه این دو شخصیت مهارت بسیار زیادی در استفاده از تیر و کمان دارند، همسرشان هم شبیه به هم هستند؛ گرین ارو با ابرقهرمان زنی پرندهگونه به نام قناری سیاه ازدواج کرد و هاوک آی هم با یک ابرقهرمان زن پرندهگونه دیگری به نام ماکینگ برد ازدواج کرد.
۴-بلک ریسر و سیلور سرفر (شخصیت اولیه: سیلور سرفر)
همانطور که بالاتر هم به این موضوع اشاره کردیم، جک کربی اصلا از خلق شخصیتهای جدید یا الهام گرفتن ترسی ندارد. میتوان گفت شخصیتهایی که در کمپانیهای دی سی و مارول وجود دارند و شبیه به هم هستند، اغلب فقط در ایدهی اصلی و موارد کلی شباهت دارند. جک کربی همچنین اصلا بدش نمیآمد که از ایدهها یا زیباییهای خاصی که در گذشته یک بار از آنها استفاده شده، دوباره استفاده کند. به همین ترتیب، شخصیت بلک ریسر خلق شد؛ شخصیتی که درست ۵ سال بعد از خلق سیلور سرفر، در قسمت سوم سری کتاب کمیک سیلور سورفر و در سال ۱۹۷۱ خلق و معرفی شد. این شخصیت، شباهتهای نسبتا زیادی با سیلور سرفر یا همان نورین راد داشت اما تفاوت میان آنها این بود که سیلور سرفر دنیای دی سی، یک مرد زمینی به نان ویلی واکر بود.
ویلی واکر یک سرباز کهنه کار جنگ ویتنام به حساب میآید که توسط خودِ «منبع» انتخاب شده بود تا نماد و علامتی از مرگ، برای گروه خدایان جدید باشد. او از یک جفت کفش اسکی استفاده میکند. این کفشهای اسکی به او کمک میکنند تا او بتواند خیلی راحت از میان ستارهها بگذرد و عبور کند. میتوان گفت که بلک ریسر تا حدودی یک روش برای هدایت خدایان جدید به حساب میآید. او یک حقیقت اجتناب ناپذیر از زندگی، برای خدایان است. او تنها زمانی به ملاقات آنها میرود که زمان مرگشان رسیده باشد و خدایان کاملا این موضوع را میدانند.
۵-مردان ایکس و دووم پاترول (تیم اولیه: دووم پاترول)
تیم دووم پاترول توسط آرنولد دریک، باب هانی و برونو پریمیانی خلق شده است. این تیم اولین بار در قسمت ۸۰ سری کتاب کمیک بزرگترین ماجراجویی که در ماه ژوئن سال ۱۹۶۳ منتشر شد، حضور یافتند. از طرف دیگر هم تیم مردان ایکس توسط استن لی و همچنین جک کربی خلق شدند. این تیم ابرقهرمانی اولین بار در قسمت اول سری کتاب کمیک ایکس من که در ماه سپتامبر سال ۱۹۶۳ منتشر شد، حضور یافتند. سه ماه تفاوت زمانی بین خلقت این دو تیم ابرقهرمانی، تفاوت بسیار کمی است و اصلا نمیتوان بحثی در رابطه با آنها مطرح کرد اما باز هم این دو تیم در کنار یکدیگر قرار میگیرند و با هم مقایسه میشوند. یکی از مواردی که میتوان در رابطه با این دو تیم مطرح کرد، این است که این دو گروه میتوانند خود را با عنوان «عجیب و غریبترین قهرمانان دنیا» معرفی کنند. هر دوی این تیمها شامل چندین قهرمان عجیب و غریب هستند که توسط یک مرد پیرتر که بهشدت باهوش و نابغه است، هدایت میشوند.
این موضوع کمی مشکوک است و انسان را به تردید وا میدارد؛ البته تاریخ آغاز انتشار و همچنین اولین حضور این دو تیم آنقدر نزدیک است که این شک و تردید را تحتالشعاع قرار میدهد. اگرچه هر دوی این تیم ابرقهرمانی در ابتدا کاملا ناشناخته بودند اما مردان ایکس توانست روز به روز پیشرفت کنند و به عنوان یکی از محبوبترین و معروفترین تیمهای دنیای کمیک شناخته شوند
نظرات کاربران